سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام

شاعر : علیرضا خاکساری
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن
قالب شعر : ترکیب بند

خونِ خدا اگر شد، روزی نثار اسلام            مائیم و سربـلندی، در سایه‌سار اسلام

دارد حـقیقتِ امر، امروزه می‌درخشد            آفـاق پُـر شـد از نـور آشـکـار اسـلام


آوازۀ شریعت، از هر مناره جاری‌ست            چـشم تـمـام دنـیـا، مـحـو وقـار اسلام

بی‌شک اجابتِ حق، یعنی اجابتِ دوست            لبیک یا حسین است، اول شعار اسلام

جز بیرق حسینی، دین پرچـمی ندارد            نـام و نـشان مـولا، شد اعـتبار اسلام

هـیهـات من الـذله، از هر که بر نیاید            این نقل قـول بـاشد، از اقـتـدار اسلام

اسـلام از مُـحـرم دارد هر آنچه دارد            بالا گرفته از لطفش کار و بار اسلام

از قید جان گذشت و سر را گرفت بر دست            هر کس که شد شبیه، او پاسدار اسلام

لب‌های ما همیشه، گرم شهادتین است

قرآن ما علی و، اسلام ما حسین است

در جان شعرِ شیعی، بیت الغزل حسین است            در مَردی و مُروّت، ضرب المثل حسین است

چشم و زبان و جانِ پرورگار من اوست            آئـیـنـۀ خـدایِ عـزّ و جل حسین است

گفتم حسین و کامم، شیرین شد از کرامت            فریاد می‌زنم احلی من عسل حسین است

رو می‌کنم به حقْ تا، رو می‌کنم به تربت            حیَّ علی الصلاتم، حیَّ علی الحسین است

دنــیـا بــزرگـواری مـانـنـد او نــدارد            برتر ز هر بزرگی، شیخ اَجلّ حسین است

اسـباب دستگـاهـش، هم احـترام دارد            آوازۀ هر آنچه طبل و کتل حسین است

زرتـشتی و مسیحی، زوار اربعـیـنش            بـانیِ اتـحـادِ بـینِ مـلـل حـسـیـن است

ترس از ابد ندارم، بـیم از لحـد ندارم            امید شیعیان از، صبح ازل حسین است

در محضرش نگفتم سخت است مشکل من            گفتم به مشکلاتِ خود راهِ حل حسین است

با حُسن خـلـقِ آقا، از خَـلـق بی‌نـیازم            می‌گیرد آن که سائل را در بغل حسین است

او حضرت کریم و، من همچنان فقیرم

عـیدی خود از آقا یک کـربـلا بگیرم

این نـو رسـیـده دُرِّ نایاب بود از اول            وی نام دیگرش عشقِ ناب بود از اول

بر سَرْ درِ رفـیعِ جـنت، جـمـال مـولا            پیش از شروع خلقت، در قاب بود از اول

با اولین نگاهـش، دل برده از ملائک            گل خندۀ ملیـحـش، جذاب بود از اول

پیشانی‌اش چو خورشید از عرش می‌درخشد            مبهوت روی ماهش، مهتاب بود از اول

بعد از امامتـش نه، از صبح آفـرینش            ارباب زاده بود و، ارباب بود از اول

تا سمت بارگاهش، من هم پری بگیرم            این دل شبیه فطرس، بی‌تاب بود از اول

دیدار حـضرتـش را اذن دخـول بـایـد            زائـر مــؤدّبِ بـر، آداب بــود از اول

ذریـه‌اش شـهـیـدِ گـودال شـد از آخـر            مردی که خود شهیدِ محراب بود از اول

رودم به سمت دریا، با گریه رهسپارم

از روضه نه ولیکن، از غصه حرف دارم

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



دنــیـا بــزرگـواری مـانـنـد او نــدارد            از قبل خلق سعدی، شیخ اَجلّ حسین است